دلتنگ حرم امام رضا
یادم نمی آید دقیقا از کی عاشق حرم امام رضا (ع) شدم . شاید از همان بچگی ! زمانی که در شهر مقدس مشهد بدنیا آمدم . و به گفته مادرم برای اولین بار در 6 ماهگی من را با خود به حرم امام رضا( ع) برد . از آن موقع شاید دوست داشتن حرم بود که در دل من جای گرفت .
تا آنجایی که در خاطرم هست ما زمانی که در شهر شیراز زندگی می کردیم . بیشتر اوقات سالی یک بار یا دیرتر حداقل به همراه خانواده به مشهد برای زیارت حرم امام رضا می رفتیم .
با اینکه کودک بودم اما یادم هست که چقدر سفر لذت بخش و معنوی بود .
آخرین باری که به شهر مشهد رفتم در تابستان بود . آن موقع من 13 ساله بودم . آن روز به همراه خاله ام به حرم رفتیم . بعد از خواندن نماز جماعت ظهر ، به قسمت حرم مطهر امام رضا رفتیم . اسم آن قسمتش یادم نیست چی بهش می گفتند 😅
به آنها رفتیم تا زیارت بکنیم . اما آن قدر جمعیت قسمت زنان شلوغ بود که جای سوزن انداختن هم نبود . بار اول سعی کردیم از بین جمعیت رد بشویم اما من با آن جثه کوچک نزدیک بود زیر دست و پا خفه بشوم که خاله ام بدادم رسید و مرا از جمعیت بیرون کشید .
من همان طور که نفس نفس می زدم خاله ام به من آب داد و خوردم تا حالم بهتر شد . خاله ام گفت : اینطوری نمی شود ! نزدیک بود خفه بشیم ! میتونیم از همینجا تصور کنیم که مثلا دست به ضریح امام رضا زدیم و حاجت خودمون را بخواهیم . منم قبول کردم و با چشمانی پر از اشک در حالی که ضریح امام رضا (ع) درست روبرویم بود دعا کردم . بعد از آن دیگر به خانه یکی از اقوام رفتیم .
چند سال از آن زمان گذشته ! و هنوز که هنوز امام رضا (ع) ما را نطلبیده ! ای کاش امام رضا دوباره ما رو بطلبه که بتونیم بریم ! هر موقع یاد حرم امام رضا می افتم دلم خیلی می گیره که حتما لایق زیارت هم نیستم !
میگم ای کاش پرنده بودم حداقل پرواز می کردم ! و به حرمت می آمدم . واقعا خوش بحال کبوترهای حرم امام رضا ع که همیشه آنجا هستند 🥺🥺🥺🥺
کاش فقط یک بار دیگر منم بتونم زائر حرمت باشم امام رضا ! 😭 💔
منو بطلب آقا جان ! خیلی دلم گرفته ! 🥺 💔