معتاد گوشی !
اولین بار که گوشی خریدم ۱۸ سالم بود . آن هم به اصرار من و خواهرم پدرم برایم خرید . چون آن موقع دوران کرونا بود . و با یک گوشی داخل کلاسامون می شدیم و درس گوش می کردیم برامون سخت بود . بعد از اینکه ، گوشی پدرم برایم گرفت . راحت شدم . و به راحتی سر کلاسام می رفتم و درس گوش می دادم . اما توی کلاس مجازی چیز زیادی واقعا یاد نگرفتم .
ما که همیشه سر سفره کنار هم دیگه جمع بودیم دیگه برای صحبت کردن با هم وقت نداشتیم . از یک طرف دیگه چشمای منم قرمز می شد و خیلی سردرد وحشتناک می گرفتم . هر کدوم از اعضای خانواده ام هم سرشون تو گوشی خودشون بود .
این اوضاع همین طور ادامه داشت تا اینکه کلاسا حضوری شد . اما چه فایده که اینقدر وابستگی به گوشی و دنیای مجازی زیاد شده بود که دل کندن از آن سخت بود . به هر سختی که بود . من سعی کردم از گوشی فاصله بگیرم و درس بیشتر بخوانم .
این از سخت ترین تصمیم زندگیم بود که گرفتم . دیدین یک فرد معتاد وقتی ازش مواد می گیرند چه حسی داره ! دقیقا منم همون حس داشتم . گوشی برای من حکم اون مواد داشت. . اوایل خیلی سختم بود . و تازه متوجه وابستگی خودم به گوشی همراه شدم .
موقع ظرف شستن حتما باید گوشی کنارم می بود . یا موقع درس خواندن گوشیم حتما باید تو اتاق می بود تا تمرکز داشته باشم . یا موقع خواب گوشی زیر بالشتم می گذاشتم . یک اوضاعی بود !
از یک طرف به سازنده گوشی لعنت می فرستادم . از طرف دیگر دلم می خواست همیشه گوشیم پیشم باشه ! کم کم این وابستگی کمتر شد و الان دیگه ساعتی برای کلاسای مجازی و چت با دوستام و گشتن توی برنامه های مختلف اختصاص میدم . یاد گرفتم که از گوشی ام درست استفاده کنم و همش سرم تو گوشیم نباشه !
خوشحالم که دوباره همه چیز به حالت اولیه اش برگشت . هر چند که تأثیرش روی همه ما گذاشته است .
امیدوارم که دیگر بیش از حد معتاد گوشی نشوم .